مهد عسل بهشتي براي نوگلها

همایش ایدز در باغ ملی

  برگزاری همایش بزرگ ایدز برای خردسالان برگزاری همایش ایدز در باغ ملی با مشارکت مسولان شهر و مهد کودک ها     نقاشی بزرگ ایدز   اینم خانوم مربیای مهربون که در مورد ایدز برامون توضیح دادن   اینم چند تا عکس یادگاری با دوستامون ما بچه های مهد عسل در موردبیماری  ایدز چیزها ی زیادی یاد گرفتیم  ممنونیم فرشته مهربون که مارو بردین به همایش ایدز   ...
26 دی 1392

برگزاری جشن صلوات

  برگزاری جشن صلوات به مناسبت میلاد رسول اکرم (ص)   برنامه های جشن پیامبر (ص) در مهد عسل برگزاری جشن ختم صلوات اجرای نمایش  توسط مربیان فرستادن صلوات بر محمد توسط کودکان هر نفر 5 صلوات   پذیرایی با شکلات از قند عسلای مهد عسل   فرستادن صلوات توسط بچه ها خوشحالی و شادی بچه ها خواندن شعر ومولودی توسط مربیان اجرای نمایش برای بچه ها توسط مربیان بخش خوشمزه ی جشن بدون شرح دست همه ی مربیای گل مهد عسل درد نکنه ...
26 دی 1392

به به

  درست کردن رنگینک     و پف فیل توسط قند عسلای مهد عسل     و در آخر و در آخر جاتون سبز عجب رنگینک و پف فیلی بچه ها درست کردن خیلی خوشمزه بود دست مربیای گل مهد عسل درد نکنه ...
26 دی 1392

چطور کودکان را مسئولیت پذیر کنیم

    برای واگذاری کارهای منزل به کودکان تان نکات زیر را در نظر بگیرید. کارهای منزل از نظر والدین کارهایی کوچک و تکراری هستند که همیشه در خانه انجام می شوند، اما در نظر بسیاری ازکودکان این کارها بسیار مشکل و ناخوشایندند و معمولا با بحث و جدل های زیادی همراه است. -هرگز کودکان را دست کم نگیرید: اغلب والدین کارهایی را که کودکان قادر به انجام شان هستند پایین تر از حد واقعی در نظر می گیرند. آن ها حتی ممکن است کارهایی را برای کودکانشان انجام دهند که خود آن ها به خوبی قادر به انجامش هستند. -وظایفی را واگذار کنید که مناسب سن کودکان باشد: اگر وظیفه ای که به او می دهید برای سنش مشکل باشد، ناامید و دلزده خواهد...
26 دی 1392

با لوس بازی بچه ها چه کنیم ؟؟؟؟

    با لـوس‌بازی بچه‌ها چه باید کرد؟ تازه شام‌مان را در رستوران تمام کرده بودیم. در طول شام دختر 4 ساله‌ام ستاره، تکه‌های مرغش را به این طرف و آن طرف پرتاب می‌کرد، دوست نداشت کلم بروکلی بخورد و آبلیموها را هم روی زیر بشقابی‌اش می‌ریخت. تازه بعد از همه این کارها از من بستنی می‌خواست. جواب من کاملا روشن بود: نه! با مخالفت من، ستاره نشست کف زمین و دست‌هایش را دور زانویش قلاب کرد و با یک چشمک به من گفت: «من می‌دونم که تو بهترین مامان دنیایی، توروخدااا.» این حالت ترکیب وحشتناکی از ناله و خواهش بود و من طبق معمول تسلیم شدم. مثل خیلی از بچه‌ها، دختر من ه...
26 دی 1392

لطیفه هایی مخصوص کوچولو ها

      خستگی   حسنک تا ظهر خواب بود.مادر صدایش کرد و گفت:« حسنک بیدار شو؛ خسته نشدی این قدر خوابیدی؟»   حسنک خمیازه ای کشید و گفت:« چرا مامان، خیلی خسته شدم. برای همین دوباره می خوابم تا خستگی ام در برود.»     دم گربه مادر:«گلی تپلی، چرا دم گربه رو می کشی؟» گلی تپلی: مامان، فقط دمش رو نگه داشتم، خودش آنرا می کشد!»     برق مجانی آموزگار:فرق میان برق آسمان و برق خانه چیست؟ دانش آموز:فرقشان این است که برق آسمان مجانی است ولی برق خانه باید پول بدهیم.     مشق معلم...
26 دی 1392